دوره آموزش فلسفه برای کودکان در شیراز



وقتی شاهد چیزی هستید از حواستان برای بررسی چیزی که در مورد آن کنجکاو هستید استفاده می کنید. مشاهده کردن با دیدن فرق دارد. دیدن انفعالی است. به عنوان مثال وقتی سر کار می روید همه چیزهای اطرافتان را می بینید اما به ندرت دنبال چیز خاصی هستید یا یادداشتی برمی دارید که در آینده از آن استفاده کنید. اما مشاهده فرآیندی است که در آن به صورت ارادی و عمدی توجه می کنید تا اطلاعات خاصی به دست آورید.این که به مغزتان یاد بدهید مشاهده کند به شما این امکان را می دهد تا درمورد مردم، مکان ها، اتفاقات و شرایط اطراف تان بیشتر بفهمید و به خاطر بسپارید، در واقع در جریان جزئیاتی قرار می گیرید که در حالت عادی احتمالا به آن ها توجهی نمی کنید. مشاهده بهتر به شما کمک می کند تا بهتر درک کنید با اطلاعات بیشتری نتیجه گیری کنید و مسائل را به شیوه بهتری حل کنید.


کودک و بازی

بازی  یکی از اعمال روزمره کودک است و کوششی است که به تمام وجود او بستگی دارد .بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب می شود و مناسبترین  راه برای بروز و رشد استعداد او بشمار می رود. بچه ها در مورد مسائل و دنیای پیرامون خود بسیار کنجکاوند.آنها دانش آموزان مشتاق و علاقمندی هستند که با پرسیدن سوالات پی در پی به دنبال یافتن دلیل هر مسئله ای  هستند و می خواهند برای همه مشکلات راه حلی پیدا کنند . در این دوران با آموزش صحیح و قدرت تجزیه و تحلیل  مسائل و تفکر منطقی در آنها رشد چشمگیری خواهد کرد .

اگر به رفتارهای یک کودک در حین بازی دقت شود فهمیده خواهد شد که او به طور دائم در حال فکر کردن است تا بتواند مشکلات فردی خود را در ارائه راه حل های کارآمد و جدید به موجودات خیالی بازی خود ثابت کند.

اگر او در معرض مسائلی قرار گرفته شود که حس کنجکاوی او را تحریک کند و برای او جالب و هیجان انگیز باشد در واقع یادگیری بایش راحت تر شده و او در مسیری  درست قرار گرفته است . در این حالت فرزند همیشه آموزش را نوعی تفریح و سرگرمی تلقی می کند.نه تنها از نشستن سر کلاس و یادگیری مطالب خسته نمی شود بلکه از آن لذت خواهد برد . این خود زمینه ای برای پیشرفت های علمی بیشتر او در آینده است.

حالا سوال اینجاست که با توجه به اهمیت بازی در رشد کودکان ما تا چه اندازه از بازی ها آگاهی داریم ؟

آیا بازی مناسب را می شناسیم؟

آیا زمانی را در روز به بازی با کودکانمان اختصاص می دهیم؟

 

 


هشت راهکار تقویت مهارت مشاهده

۱.دانستن موضوع

مهم نیست در حال مشاهده چه چیزی هستید، مهم این است که شما موضوع را بدانید.ترکیب آنچه می بینید و آنچه ازقبل می دانیدبخش کلیدی در مشاهده است.اگر بدانید موضوع چیست تمام دانسته های قبلی خود را در رابطه با آن به کار خواهید گرفت.

۲.کاهش سرعت و نگاه به خارج

عجله کردن و تحت فشار بودن راهگشا نیست. باید آهسته رفتن و تامل کردن در رابطه با تفکراتتان را یاد بگیرید . سعی کنید با تمام حواس به افراد و محیط اطراف خود توجه کنید.

3.چیزهای جدید را تجربه کنید

شما می توانید با رفتن به مکان های جدید و تجربه چیزهای جدید قدرت مشاهده کردن خود را بهبود ببخشید. یکی از مکان های جالب که چیز های جدیدی می توانید ببینید رفتن به موزه ها و گالری ها است.مکانهایی که شما را به تمرکز بیشتر و توجه به جزئیات دعوت می کند.

.۴کاهش حواسپرتی

 توانایی شما در مشاهده به این موضوع بستگی دارد که چگونه توجه و تمرکز خود را کنترل کنید. در سال 1987 تام دیمارکو و لیستر در کتاب خود می گویند :پس از هر حواسپرتی ، 15 دقیقه طول میکشد تا مجددا تمرکز خود را بازیابید. بنابر این ضروری است محرک های مزاحم و پرت کننده حواس به حداقل برسد . همچنین سعی کنید از روش هایی مانند گوش کردن فعال استفاده کنید تا حواستان پرت نشود.

5.بازی کردن

تمرین خوب میتواند مغز را تقویت کند . چالشهایی مانند پازل و جدول و . میتوانند ذهن شما را تقویت کنند و توانایی استدلال و تفکر عمیق را تقویت کند.افزایش قدرت ذهن به شما کمک میکند به مشاهده جزئیات  ریزی بپردازید که دیگران قادر به آن نیستند.

۶.حافظه ویادآوری خود را امتحان کنیدحافظه بخش بسیار مهمی از مشاهده است.یک استراتژی برای تقویت حافظه بلند مدت این است که وقایع گذشته خود را مرور کنید. همچنین برای تقویت حافظه کوتاه مدت می توانید از بازی کیم استفاده کنید و تکنیکی که رودیارد در سال 1901 ایجاد کرد . بازی ای که در آن 15 تا 20 آیتم به شما ارائه می شود و از شما خواسته می شود پس از یک زمان محدود به ارائه توصیفی از جزئیات آیتم ها از جمله اندازه ، رنگ، شکل،. بپردازید.بررسی عکس ها ، چیدن تصادفی اشیا و گشتن به دنبال آنها و لیست کردن چیزهایی که در اتاق وجود دارند تکنیک هایی برای بهبود مشاهده است.

۷. نوشتن

انتخاب جایی برای نشستن و نوشتن جزئیات اتفاقاتی که برای شما می افتد بسیار مهم است . فقط به یاد داشته باشید که فرا تر از چیزی که دیدید بنویسید و در نوشتن از همه حواس خود استفاده کنید.

8.تقویت مهارت تفکر انتقادی داشتن تفکر انتقادی کلید مشاهده خوب است. اینکه مشاهدات خود را تجزیه و تحلیل کنید و سوال کنید و خودتان هم استدلال کنید بسیار کارآمد است. تفکر انتقادی یک مهارت است که می توانید آن را یاد بگیرید.

 

 


نظریه رشد ذهنی پیاژه(بخش پنجم)

3) مرحله عملیات عینی( از هفت تا یازده سالگی ) :

در این مرحله کودک ، توانایی انجام اعمال منطقی را دارد ، اما با امور عینی و محسوس نه با امور فرضی و پدیده های انتزاعی . به عنوان مثال ، اگر این مسئله برای کودک طرح شود که : اگر رنگ موی پریسا از زهرا روشن تر است و رنگ موی پریسا از مریم تیره تر است رنگ موی چه کسی از همه تیره تر است ؟ کودک دوره عملیات محسوس بدون دیدن این سه نفر در کنارهم قادر به حل مسئله نخواهد بود اما اگر این سه نفر در کنار یکدیگر و به طور محسوس برای او قابل رویت باشد جواب صحیح خواهد بود.

در این مرحله ، کودک نیازی به انجام اعمال کوشش و خطا ندارد و می تواند اعمال را پیش بینی کند و نتایج را از پیش حدس بزند . به عنوان مثال ، می تواند آ نسوی ماه را تصور کرده و پاسخ دهد که تفاوتی با قسمت قابل مشاهده ما ندارد.

کودک که دراین مرحله به درک مفاهیم بقاء ماده ، عدد ، وزن ، حجم و غیره دست می یابد. منظور از مفهوم بقاء این است که علی رغم ایجاد تغییر در شکل ظاهری یا وضع مکانی یک شیء اگر چیزی به آن اضافه نشود یا چیزی از آن کاسته نشود ، در مقدار واقعی آن تغییری ایجاد نمی شود.

درک مفهوم بقاء از سوی کودک مستم تسلط بر اصول منطقی زیراست.

الف) این همانی :

این اصل مبین آن است که تغییرات ظاهری اشیاء در مقدار واقعی آنها تغییری ایجاد نمی کنند . و کمیت یک شی در اشکال مختلف همان است که در ابتدا بوده ، برای مثال در آزمایش ظروف ، کودکی به مفهوم بقا مایع از ظرف ب به ظرف ج نه چیزی به آن اضافه شده و نه چیزی در آن کم شده است ( علی رغم تفاوت شکل ظاهری هر دو ظرف ) پس مقدار آن تغییری نکرده و مساوی با مایع ظرف الف است .

ب ) اصل بازگشت پذیری :

اگر شیء تغییر شکل یافته را به حالت قبلی اش برگردانیم ، معلوم می شود که در آن تغییری ایجاد نشده است . برای مثال اگر مایع ظرف ج را به ظرف ب برگردانیم همان مقدار اولیه به دست خواهد آمد .

ج ) اصل جبران :

بنابر این اصل در تغییر شکل اشیاء یک مورد ، مورد دیگر را جبران می کند . برای مثال گرچه ارتفاع مایع درون ظــرف « ج » کمتر از ارتفاع مایع داخل ظرف « الف »است اما به همان نسبت پهنای مایع درون ظرف « ج » بیش از پهنای مایع درون ظرف« الف » است ، بنا بر این با هم برابرند .

کودک به طور معمول در 6 الی 7 سالگی به مفهوم بقاء عدد و طول و مایع دست می یابد و به مفهوم بقا ماده و فاصله در سن 7 الی 8 سالگی

ب )مفاهیم بقای سطح در 9 الی 10 سالگی و بقای حجم بین 11 تا 12 سالگی دست می یابد . کودک در مرحله عملیات محسوس علاوه بر درک مفهوم بقا ، توانایی سلیقه بندی کردن ، ردیف کردن و کار با اعداد را نیز به دست می آورد « سیف 1371 صفحات 181 تا 185 »

4- مرحله تفکر انتزاعی « عملیات صوری از 11 تا 15 سانتی متر » :

در آخرین مرحله رشد ذهنی کودک به تدریج توانایی تفکر بر حسب امور انتزاعی را کسب می کند و بر قوانین منطق صوری و منطق ارسطویی مسلط می شود . اندیشه های فرد علاوه بر اشیاء محسوس ، موارد احتمالی و فرضی را نیز شامل می شود . لذا فرد قادر به فرضیه سازی و استدلال قیاسی می شود . یعنی می تواند به طرح فرضیه بپردازد و بدون نیاز به مراجعه به اشیاء محسوس به وارسی فرضیه خود اقدام کند .

در مرحله قبلی « عملیات محسوس » کودک بر حسب واقعیات عینی و موجود می اندیشد به عنوان مثال ، چون فیل بزرگتر از سگ و سگ بزرگتر از موش است می تواند نتیجه بگیرد که فیل از موش بزرگتر است . اما نمی تواند فرض کند که اگر موش بزرگتر از سگ و سگ بزرگتر از فیل باشد پس موش بزرگتر از فیل است . زیرا تنها بر حسب واقعیات عینی و موجود می اندیشد . اما اندیشه نوجوان « مرحله تفکر انتزاعی » فرضیات و امکانات را نیز شامل می شود . نوجوان با تصور دنیایی بهتر از آنچه هست به انتقاد از وضع موجود می پردازد . کودکان مرحله ی عملیات محسوس واقع گرا و سازگارند . اما نوجوانان مرحله تفکر صوری آرمانگرا و غالباً ناسازگارند .

 منبع: گروه آموزشی استاد محمدی

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید

 


نظریه رشد ذهنی پیاژه(بخش چهارم)

ویژگی های اساسی مراحل رشد از نظر پیاژه

1)مرحله حسی و حرکتی (از تولد تا دو سالگی): کودک تا پایان این مرحله ، قادر به درونی ساختن دنیای خارج در ذهن خود نیست و لذا فعالیت های شناختی او به اعمال حسی و حرکتی محدود می شود. کودک دارای تفکر حسی و حرکتی است یعنی رفتارهای غیر کلامی فاقد نماد پردازی و هوش عملی است مثل هوش خالی از اندیشه حیوان . کودک خود میان بین و (self center )خود محور است. زیرا نمی تواند، وجود خود را از چیزهای اطراف خود جدا کند. کودک به مفهوم پایداری شی پی می برد و پایداری اشیا یعنی برای او عدم حضور اشیا ، به معنی نبودن آ نها نیست . به عنوان مثال مادر اگر اتاق را ترک کرده است ، به معنی نبودن و حذف همیشگی نیست و امکان بازگشت وجود دارد . همچنین در پایان این مرحله کودک به رابطه علت و معلولی بین پدیده ها پی می برد و خود را فاعل می شناسد . مثلا متوجه می شود ایجاد صدا ، به دلیل کوبیدن اشیا به روی میز توسط خود اوست .

2)دوره پیش عملیاتی :

کودک می تواند اشیا و وقایع را ازحواس و کارهای خود جدا بداند. جهان کودک ، محدود به زمان حال ، نیست (برعکس دوره حسی و حرکتی). بود و نبود حال و گذشته و آینده را در می یابد.

کارکردهای عادی، مثل زبان رشد می یابد. کارکردهای عادی در اصل جانشین کردن چیزی به جای چیز دیگر است .

کودک هنوز توانایی جداکردن علائم از موضوع (واقعیت از علائم) را ندارد.

برای مثال نام هر چیز را بخشی از آن می داند همچنین خواب هایش را واقعیت می پندارد. کودک در این مرحله نیز خود مرکز است ، خود مرکزی کودک در این مرحله به این صورت است که نمی تواند ،خود را در موقعیت دیگران قرار دهد. به عنوان مثال اگر یک تصویر را رو به کودک بگیریم و پشت تصویر که صفحه سفید قرار دارد ، رو به خودمان باشد. اگر از کودک سوال کنیم، چه می بیند آنچه در تصویر می بیند را بیان می کند و اگر از او سوال شود من چه می بینم اظهار می دارد شما هم همین تصویر را می بینید، پس کودک توانایی درک دیدگاه شخص مقابل که صفحه سفید را می بیند . (حدود سنی قبل از 5 سالگی)

کودک در این مرحله (مرحله پیش مفهومی از دوره پیش عملیاتی، 4-2 سالگی) جاندار پندار است، یعنی تصور می کند که و همه پدیده ها جاندارند، به عنوان مثال عروسک خود را جاندار می داند.

کودک در مرحله پیش عملیاتی می تواند مسئله را حل کند اما قادر به توضیح دلایل حل مسئله نیست. در این مرحله بر یکی از جنبه های مشخص امور تاکید می کند و جنبه های دیگر را نادیده می گیرد و استدلال او بازگشت ناپذیراست.برای مثال وقتی از کودکی که نام او علی است می پرسم علی برادر دارد می گوید بله، نام او حسین است. مجددا از او می پرسم آیا حسین برادر دارد ؟ پاسخ میدهد نه، یعنی استدلال او بازگشت پذیر نیست. حسین را برادر خود می داند و از یک جنبه به مسئله می نگرد اما نمی تواند از دیدگاه حسین به صورت بازگشت پذیر استدلال کند .

 منبع: گروه آموزشی استاد محمدی

ادامه دارد.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید


نظریه رشد ذهنی پیاژه(بخش سوم)

ادامه از مطالب قبلی

 

طرح یا طرحواره رفتاری(SCHEMA)

چهارچوب شناختی کودک که به کمک آن می تواند آگاهی های خود را درباره اشیا وامور گوناگون دنیای اطراف خود سازماندهی کند .

طرحواره ها را می توان ساختهای شناختی کودک دانست . طرحواره یک الگوی رفتاری دارای نظم و هماهنگ است . مثل طرحواره مکیدن و دیدن.

ساخت شناختی

مجموعه ای از طرح های ذهنی که با یکدیگر ارتباط دارند و به صورت واحدی درآمده اند . که ساخت های شناختی مکانیزم های تازه ای هستند که از تغییر یافتن واکنشهای ارثی نوزاد از طریق تجارب بدست می آیند.

ترتیب تحول و ساخت های شناختی به صورت زیر است :

 

1 ) طرحواره های بازتابی

 

2 ) طرحواره های حسی و حرکتی

 

3 )ساخت شناختی

عملیات ( Operation )از نظر پیاژه

ساخت های شناختی دوره های بالاتر را عملیات می نامند. عملیات مجموعه هماهنگی است که بیشتر جنبه ذهنی دارد. پیاژه معتقد است ما اعمال درونی شده را عملیات می نامیم. اعمالی که نه بر روی مواد محسوس بلکه از درون و به صورت نمادی انجام می گیرد.(پیاژه 1973 نقل از سیف 1371 ) .

 

پیاژه ، مفهوم عملیات را برای توضیح چگونگی اکتساب نگهداری ذهنی به کار می برد وآنرا « درونی شدن کنشی که ساخت ذهنی را تغییر میدهد » ، تعریف می کند . مهمترین مشخصه عملیات ، برگشت پذیری آن است. یعنی آگاهی به این که وضع فعلی می تواند به اصل خود بازگشت یا برگشت داده می شود. بعنوان مثال در مورد آزمایش لوله ها ( دو لوله آزمایش حاوی مایع که یکی پهن و کم ارتفاع و دیگری بلند و باریک است و کودک باید تشخیص دهد که مایع داخل لوله ها به یک اندازه است علی رغم تفاوت ظاهری در قرار گرفتن مایع ها در دو لوله ) مایع داخل کنش درونی شده باعث میشود کودک ، بتواند در ذهن خود آب ریخته شده در یک لوله را به یک لوله دیگر بر گرداند . در حالیکه لوله ها بدون تغییر در مقابل او قرا ر گرفته اند ولی مدتی قبل کودک در مرحله پیش عملیاتی قرار داشت و نمی توانست تعدیل هایی نظیر برگشت دادن را انجام دهد . (بیلر 1974 نقل از کدیور 1382 ).

مراحل تحول شناختی و عملیات از دیدگاه پیاژه

پیاژه ، فرایند های شناختی از بازتابهای اولیه نوزاد تا تفکر انتزاعی را در چهار مرحله بررسی می کند.

1)دوره حسی و حرکتی

2) دوره پیش عملیاتی

3) دوره عملیات عینی

4) دوره تفکر انتزاعی

به نظر پیاژه رشد شناخت آدمی ، در جریان مراحل بوجود می آید که از نظر کمی و کیفی با یکدیگر متفاوتند . هر یک از مراحل رشد شناختی ، ساخت و عملکرد ویژه خود را دارد و یکی بر دیگری بنا می شود . یعنی هر ساخت در عین حال که به حصول یک مرحله تحقق می بخشد ، نقطه آ غاز مرحله بعدی نیز هست هر کدام از مراحل با نظم مشخص و در زمانی نسبتا معین ظاهر می شود . نظم موجود در پیشرفت مراحل پایدار و ثابت و در همه افراد همانند است ولی هر فرد ضمن پیروی از طرحهای عمومی رشد شناختی ، ویژگی های رشدی خاص خود را دارد . (کدیور 1382 )

 

 منبع: گروه آموزشی استاد محمدی

ادامه دارد.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید
لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید

نظریه رشد ذهنی پیاژه

قیل از این که  به نظریه رشد پیاژه بپردازیم, در مورد  خود پیاژه صحبت خواهیم کرد.

ژان پیاژه درنهم اوت 1896 در شهر نوشاتل (در کشور سوئیس) به دنیا آمدازهمان دوران کودکی پیش رس بودن ذهن پیاژه علاقه های مکرر به مطالعات زیست شناسی از سویی و فلسفه از سوی دیگر به خوبی آشکار بوده از سن 11 سالگی تحت تا ثیر راهنمایی پل گوده مطالعات زیستی - حیوانی را ادامه داده ودر سن 15 سالگی اولین مقاله خود را در مسائل سازگاری های زیستی بر حسب محیط نوشت.پیاژه پس از اتمام د کتری خود در زیست شناسی در سن 22سالگی برای مدت کوتاهی به زوریخ رفت ودر آن جا به مطالعات روان شناسی و روان پزشکی پرداخت ومدتی با بلویر کار کرد وسپس به پاریس رفت و در آزمایشگاه بینه به تحقیق پرداخت وبه مطالعه روان شناسی تکوینی یا ژنتیک به شدت علاقه مند شد.

ژان پیاژه درنهم اوت 1896 در شهر نوشاتل (در کشور سوئیس) به دنیا آمدازهمان دوران کودکی پیش رس بودن ذهن پیاژه علاقه های مکرر به مطالعات زیست شناسی از سویی و فلسفه از سوی دیگر به خوبی آشکار بوده از سن 11 سالگی تحت تا ثیر راهنمایی پل گوده مطالعات زیستی - حیوانی را ادامه داده ودر سن 15 سالگی اولین مقاله خود را در مسائل سازگاری های زیستی بر حسب محیط نوشت.

پیاژه پس از اتمام د کتری خود در زیست شناسی در سن 22سالگی برای مدت کوتاهی به زوریخ رفت ودر آن جا به مطالعات روان شناسی و روان پزشکی پرداخت ومدتی با بلویر کار کرد وسپس به پاریس رفت و در آزمایشگاه بینه به تحقیق پرداخت وبه مطالعه روان شناسی تکوینی یا ژنتیک به شدت علاقه مند شد.

در فاصله سالهای 1923تا1926 پیاژه 41 جلد کتاب به رشته تحریر در آورده است البته این به استثنای مقالات وسخنرانی های او و24 جلد کتابی است که با همکاران ومحققان دیگر به صورت مشترک نوشته است.

نام اولین اثر وی که در سال 1923 انتشار یافت ((زبان وتفکر نزدیک کودک))نام دارد و آخرین کتاب وی که تعلیم وتربیت در روان شناسی می باشد به سال 1969 انتشار یافت.

پروفسور ژان پیاژه مولف کتاب زیست شناسی و روان شناسی فیلسوف ودانشمند ارزنده مفاخر در تاریخ16سپتامبر1980 مصادف با 26 شهریور 1359در سن84 سالگی دارفانی را وداع گفت .(محسنی 1360 )

نظریه رشد ذهنی پیاژه

پیاژه از آن جهت کودکان را مورد مطالعه قرار داده است که از طریق جمع آوری اطلاعاتی درباره رفتارها واندیشه های آنان به شناسایی اعمال و افکار کودکان و بزرگسالان هر دو نائل آید .در واقع هدف اصلی پژو هشهای پیاژه معرفت شناسی یا دانش شناسی بوده است که بدین منظور روانشناسی ژنتیک را به عنوان وسیله انتخاب کرده تا منشا و تکامل دانش را در نزد نوع بشر بررسی کند.

فرض پیاژه آن است که اگر بفهمد که چگونه دانش (در نزد کودکان) ساخته می شود آن گاه خواهد فهمید که دانش چیست. زیرا ساختمان دانش ماهیت دانش را نشان می دهد درست همانطور که ساختمان یک صندلی موادی را که صندلی از آن ساخته شده است نشان می دهد.(فرت1977, ص 66 ,نقل از سیف 1371 ).

بنابراین هدف روان شناسی ژنتیک پیاژه مطالعه نحوه ایجادو تکامل فعالیتهای شناختی انسان از روزهای نخست کودکی تا بزگسالی است.

کاربرد اصطلاح ژنتیک نشان دهنده علاقه به پدید آیی دانش آدمی و فرایندهای کسب وتکامل آن است. اصطلاح ژنتیک از دیرباز توسط روان شناسان معروفی چون استنلی هال و بالدوین به معنی رشد وتکامل به کار می رفته است وبنابراین روانشناسی ژنتیک هم به همین معنی به وسیله پیاژه به کار رفته است اما بعد ها اصطلاح ژنتیک به وسیله زیست شناسان با معنی محدودتر وراثت و قوانین آن به کار گرفته شد.(سیف 1371 ).

منبع: گروه آموزشی استاد محمدی

ادامه دارد.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید


راهکارهایی برای پرورش کودکان شاد 

ادامه از مطالب قبلی

9- ایده آل گرایی محض را کنار بگذارید

همه ما می خواهیم فرزندانمان هر کاری را به بهترین نحو انجام دهند. اما هنگامی که ما اقدام به تکمیل یا مرتب کردن کارهای آنها می کنیم ، ناخواسته اعتماد به نفس آنان را تضعیف می کنیم.«کارین ایرلند» نویسنده کتاب «عزت نفس را در کودکان بالا ببرید» و هم در مقام یک مادر می گوید:«چنانچه ما محلهایی را که او فراموش کرده تمیز کند، دوباره تمیز کنیم یا پیشخوان آشپزخانه را دوباره دستمال بکشیم، در واقع به کودکمان گفته ایم که او به اندازه کافی آن کار را درست و خوب انجام نداده است. متاسفانه کودکان به راحتی باور می کنند به اندازه کافی شایستگی ندارند.

بار دیگر که می خواهید کار کودکتان را اصلاح کنید، از خود بپرسید:

1- آیا این موضوع حیاتی است یا به سلامتی مربوط است؟

2- آیا این موضوع تا 10 سال دیگر به همین نحو باقی خواهد ماند؟

چنانچه جوابهای شما منفی است- یعنی چنانچه آن کار، مسئله مهمی نیست- بگذارید کارها را به همان نحو انجام دهد. مطمئناً کمک به کودک برای کسب مهارتهای زندگی، قسمت بزرگی از وظیفه والدین است . اما تنها یک قسمت از وظیفه آنان را تشکیل می دهد. ارتباط عاطفی بین شما و کودکتان بسیار مهمتر از این موضوع است که مثلاً وقتی او میز را می چیند، چنگال را در جای درست خود قرار داده است یا نه؟

10- به کودکتان یاد بدهید مشکلاتش را حل کند

از بستن بند کفش گرفته تا عبورایمن ازخیابان، هر مهارتی که کودک شما بدست می آورد، قدمی به سمت استقلال(اتکاء به نفس) وی می باشد. در واقع حتی دانستن این مطلب که او می تواند با این مسائل روبرو شود و آنها را حل کند، کمک می کند که کودک شما احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد. هنگامی که او با مشکلی مواجه می شود؛ اعم از اینکه آن مشکل اذیت شدن توسط همبازیش باشد یا شکست در چیدن تکه های پازل در کنار هم، شما می توانید بدین ترتیب به او کمک کنید:

1- مشکل او را بشناسید.

2- راه حلی را که او به نظرش می رسد، بپرسید.

3-  مشخص کنید چه کارهایی به حل آن مسئله یا مشکل می انجامد.

4- در مورد این که او خودش به تنهایی می تواند پیش برود یا به کمک شما نیاز دارد، تصمیم گیری کنید.

5- چنانچه به کمک شما نیاز داشت، وی را مطمئن کنید که به او کمک خواهید کرد.

11- به فرزندتان فرصتهایی دهید تا خود را نشان دهد.

هر کودکی استعداد یا مهارت ویژه دارد. چرا به او اجازه نمی دهید که کمی از آن را نشان دهد. آیا او کتاب خواندن را دوست دارد؟ از او بخواهید هنگامی که آشپزی می کنید، برایتان کتاب بخواند.آیا او حسابش خوب است؟ هنگامی که به خرید می روید بگذارید او انتخاب کند کدام کالا بیشتر می ارزد. «کارین ایرلند» می گوید:«هنگامی که شما در کارهای مورد علاقه کودکتان شریک می شوید و نشان می دهید که تحت تاثیر انجام آن کارها قرار گرفته اید، مرحله دیگری ازعزت نفس را در او به ظهور رسانده اید».

منبع : تابناک باتو

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید


راهکارهایی برای پرورش کودکان شاد

ادامه مطلب قبلی

4- با کودکانتان بخندید

برای بچه ها لطیفه تعریف کنید، شعرهای خنده دار بخوانید، خودتان را دست بیاندازید. خندیدن برای کودکتان و نیز برای خود شما مفید است. یک دلیل کاملاً فیزیکی این است که هنگامی که می خندید، تنش (نگرانی) و اضطراب آزاد می شود و اکسیژن بیشتری دریافت می کنید و سبکبال می شوید.

5- در تحسین کودکان خلاق باشید

هنگامی که فرزند شما درهدفی که دنبال می کند به موفقیتی می رسد یا مهارتی کسب می کند، تنها به گفتن جمله «کارت خوب است» اکتفا نکنید. به جزئیاتی که آنها را موثر یافته اید، اشاره کنید. مثلاً بگویید:«روشی که تو برای توصیف قهرمان در خلاصه کتابت انتخاب کردی، به قدری عالی است که من احساس می کنم او زنده است». یا بگویید:«روشی را که برای کشیدن آن درختها به کاربرده ای، بسیار می پسندم.» این طرز برخورد بسیار پر معنادارتر از آنست که به شکل خیلی رسمی به پشتش بزنید و آفرین بگویید.

به طور کلی درتشویق افراط نکنید. یکی از معلمین کلاس چهارم می گوید:«من سابقاً هر پنج شنبه جوایزی به بچه ها می دادم اما متوجه شدم انگیزه و تلاش آنها بیشتر برای گرفتن جایزه است نه برای انجام صحیح تکالیف.» سعی کنید فرزندتان این مسئله را درک کند که رضایت و خشنودی واقعی، در انجام و اتمام یک کار است.

6- از خوب غذا خوردن کودکتان اطمینان داشته باشید

چنانچه فرزندتان بد اخلاق یا بهانه گیراست، اگر بیمار نباشد، احتمالاً گرسنه است. اگر زمان غذا خوردن نیست از میان وعده ها استفاده کنید، ولی به خاطر داشته باشید که این میان وعده ها باید حاوی مواد مغذی(دارای ارزش غذایی) باشد و صرفاً شکم پرکن نباشد. خوب خوردن ازتغییرات رفتاری ناگهانی (مانند بهانه گیری) می کاهد و در بوجود آوردن احساس سلامتی و تندرستی موثر است. میان وعده های مفید عبارتند از: ماست کم چربی، میوه تازه یا خشک، یا کره و مربا با نان کامل گندم.

7- لبخند بزن

برای یک کودک هیچ چیز به اندازه یک خنده شیرین اطمینان بخش نیست. این خنده روشی مختصر و مفید برای گفتن «دوستت دارم» می باشد. در حالی که می خندید، سنگین و رسمی او را در آغوش بگیرید. به خاطر داشته باشید تمامی این لبخندها و در آغوش گرفتن ها، به همان اندازه که برای کودکتان خوب است، برای شما نیز مفید است.

8- با دقت به حرفهای کودکتان گوش دهید

برای کودک هیچ چیز به این اندازه مهم نیست که همه توجه تان به او باشد. دراین هنگام او آنچه را که در ذهنش است به شما می گوید. آیا می خواهید شنونده بهتری باشید؟ تمام حواستان را به کودک بدهید . اگر زمانی که شما مشغول پرداخت یا بررسی صورتحساب ها یا انجام کارهای روزمره هستید، فرزندتان با شما صحبت کرد، همه کارهایتان را کنار بگذارید و تمام توجه تان را معطوف او کنید. هیچگاه صحبت او را قطع نکنید و میان افکارش ندوید، حتی اگر تمام آنها را قبلاً شنیده باشید.

فرصتهای طلایی برای گوش سپردن به سخنان کودک با توجه کامل(و بدون این که کلامش را قطع کنید) یکی هنگام رانندگی است در حالیکه کودکتان همراهتان است و زمان مناسب دیگر، شب در رختخوابش می باشد.

منبع : تابناک باتو

ادامه دارد

 

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا سوال و نظرتون را در زیر درج کنید


راهکارهایی برای پرورش کودکان شاد

شاد بودن یکی از بزرگترین هدایاست که کودک می تواند از والدین خود بگیرد. مطلب زیر به شما می گوید چطور به کودکانتان عزت نفس و رضایتمندی پایدار بدهید.

یکی از بزرگترین هدایایی که والدین می توانند به کودکان خود بدهند توانایی و استعداد شاد شدن است. البته بین خوشحالی و شادی لحظه ای- مثلاً دادن یک اسباب بازی جدید یا یک سبد پراز تنقلات به کودک- و خوشحالی و رضایتمندی پایدار، تفاوت عمده ای وجود دارد. مطمئناً کودکان دوست دارند تفریح کنند و مانند بزرگترها نیازمندند تا عمیقاً احساس خوشبختی کنند. اما شادی واقعی مطلب قابل تعمق تری است و آن روح فرزند شما را تحت تاثیر قرار میدهد و در او این حس را بوجود می آورد که همه چیز دنیا خوب است.

متخصصان معتقدند، کودکان شاد ویژگی های مشخصی دارند، از جمله: عزت نفس، خوش بینی و خویشتن داری. چنانکه خواهید دید، ایجاد و پرورش این ویژگیها بسیار ساده تر از آنست که تصور کنید، در اینجا 11 روش ذکر شده تا به فرزندتان کمک کنید دید مثبتی به زندگی داشته باشد.

1- از سرگرمی های سازمان نایافته و قدیمی استفاده کنید

کودکان موفق معمولاً کودکان شادی هستند، اما تلاش شما به منظور آماده سازی فرزندتان در رویارویی با مسائل زندگی، باعث می شود که تمام وقت او را با حجم زیادی از برنامه های مختلف پر کنید. تمامی بچه ها به زمانی برای کاهش فشار نیاز دارند. وقفه ای در زمان بازی و یا درس به آنها بدهید و بگذارید در این زمان تخیلاتشان آنها را هدایت کند و آزادانه بازی کنند. مثلاً سر فرصت ه شکار کنند، آدم برفی بسازند و یا به عنکبوتی که تارمی تند نگاه کنند. اینها موجب می شود حس تخیل در کودک افزایش یابد و به کودک اجازه می دهد دنیا را با گامهای خودش کشف کند.

بهتر است شما هم برنامه پر مشغله و آشفته خود را کم کنید و کودکانتان را در تفریح همراهی کنید.

2- کمک کردن به دیگران را به کودکانتان بیاموزید

برای آنکه بتواند شاد باشد احساس کند که عضو با ارزشی از یک اجتماع بزرگ است و می تواند به زندگی افراد دیگرمعنی ببخشد. با بوجود آوردن موقعیت های مناسب، این احساس را در او ایجاد کنید. اسباب بازیهای قدیمی او را که دیگر نیازی به آنها ندارد، جمع کنید و از او بخواهید آنها را به خانواده های نیازمند بدهد، یا در فروشگاه از او بخواهید که مقداری مواد غذایی برای اهداء به مستمندان خریداری کند.

کودکان می توانند لذت کمک کردن به دیگران را در سنین پایین یاد بگیرند.

مثلاً چنانچه شما از تکه های اضافی پارچه عروسک درست می کنید، کودک دوساله شما می تواند کمک کند وبگوید چشم و دهان عروسک را در کجا قرار دهید.

3- همراه با کودک خود، فعالیتهای فیزیکی داشته باشید

همراه با کودک خود گردش بروید، با او بازی کنید ویا با همدیگر دوچرخه سواری کنید. با این کار نه تنها نیرو و بنیه کودک خود را تقویت می کنید بلکه باعث شادی و خنده اش می شوید. فعال نگهداشتن کودکان، استرس را در آنان کاهش می دهد و موجب می شود آنان انرژیشان را به طریق سالم تخلیه کنند. کودکان سالم از قدرت بدنی بیشتری نیز برخوردارند. کودکان بیشتر ازآنکه نگران ظاهرشان باشند، به کارهایی که انجامی می دهند، افتخار می کنند. چنانچه کودکتان را در انجام کاری که علاقه دارد، تشویق کنید، برای ایجاد شادی در او روشی جدید به کار گرفته اید.

منبع: تابناک باتو

ادامه دارد

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا07132356613 تماس بگیرید

لطفا سوال و نظرتون را در زیر درج کنید


خصوصیات افراد خلاق(بخش اول)

افراد خلاق خیال‌پرداز هستند و رویاهای خود را بهتر به خاطر می‌آورند و ساده‌تر از دیگران هیپنوتیزم می‌شوند. اسکیزوفرنی و خلاقیت به طرقی با هم ارتباط دارند. چون افراد بسیار خلاق در بین بستگان افراد اسکیزوفرن بسیار دیده شده ممکن است پیوند ژنتیکی مستقیمی بین این دو خصوصیت وجود داشته باشد.

 

مندلسون عنوان کرد تفاوت در تمرکز توجه، علت تفاوت در خلاقیت است. اگر کسی بتواند تنها به دو چیز در یک زمان توجه کند فقط یک قیاس ممکن در آن زمان می‌تواند کشف شود، اگر به چهار چیز توجه کند شش مقایسهٔ ممکن وجود خواهد داشت. افراد خلاق توجه نامتمرکز دارند که با سطوح پایین فعال‌سازی قشری همراه است، از سوی دیگر افراد غیر خلاق توجه خود را زیادتر متمرکز می‌کنند و این آن‌ها را از فکر کردن در ایده‌های نوآورانه بازمی‌دارد. مارتیندل وایزنک مطرح می‌کند خلاقیت یک سندرم بازداری زدایی است. افراد خلاق روش‌های گوناگون اغلب نامأنوسی را به کار می‌برند که معتقدند در خلاقیت بیش‌تر به آن‌ها کمک می‌کند.

شاید رایج‌ترین روش، گوشه‌گیری باشد که نزدیک به محرومیت حسی است یعنی شرایطی که انگیختگی قشری را کاهش می‌دهد که این موضوع به علت حساسیت بیش از حد آن‌هاست. این افراد از نظر فیزیولوژیایی بیش‌واکنشی دارند.

تازگی

افراد خلاق شیفتهٔ تازگی هستند و به دنبال تحریک ذهنی و نه محرک‌های قوی و مخاطره‌آمیز جهان واقعی هستند. با استفاده از پت، یافتهٔ جدید این است که هرس کردن نورونی که در میان سطح عادی و سطح سایکوپاتولوژی واقع شود می‌تواند موجب خلاقیت شود. دلایل دیگری که برای ارتباط نیمکرهٔ راست با خلاقیت وجود دارد این است که افراد خلاق تنها طی این فرایند و نه به‌طور کلی تکیه بیشتر بر نیمکرهٔ راست دارند.

 

افراد با خلاقیت بالا دچار ناکارایی در بازداری شناختی هستند که قطعهٔ پیشانی مسئول آن است، بنابراین باید سطوح پایین‌تری از فعال‌سازی قطعهٔ پیشانی را در افراد خلاق مشاهده کنیم که آزمایش‌ها و ارائهٔ تکالیف این فرضیه را تأیید کرده‌است.

 

 مبحث خلاقیت ادامه دارد.

منابع:

سیستم حل مسئله ابداعی و خلاقیت و نوآوری نظام یافته TRIZ. مجله مدیریت. انجمن مدیریت ایران، شماره ۵۹، فروردین ۱۳۸۱.

هنر خلاقیت در صنعت و فن. اوژان فانژه، حسن نعمتی، انتشارات امیر کبیر.

خلاقیت و نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها» تیمور آقافیشانی انتشارات ترمه.

استرنبرگ، رابرت، راهنمای خلاقیت، تهران: دوران، ۱۳۸۷.

استرنبرگ، رابرت، روانشناسی شناختی. ترجمهٔ کمال خرازی و الهه حجازی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (سمت)، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۲۴۵-۲.

نظام‌الدین فقیه، علم و فناوری ۹۶۴-۶۸۱۰-۰۸-ایکس:شابک


 

فرایند خلاقیت(بخش دوم)

مرحله چهارم: ایده‌یابی

در این مرحله، به کمک داشته‌های ذهنی که در مراحل اول تا سوم طی فرایندهای ویژه‌ای جمع‌آوری و پردازش شده‌اند، فرد شروع به تولید ایده‌های خلاقانه می‌کند که شامل گام‌های زیر است:

ایجاد ایده‌ها: تدبیر ایده‌های آزمایشی موقت به عنوان سرنخ‌های ممکن

پروراندن ایده‌ها: این مرحله با انتخاب مفیدترین ایده‌های حاصله و افزودن یا تغییر و ترکیب آن‌ها که منجر به ایجاد ایده‌های جدیدتر و متکامل تر می‌شود انجام می‌پذیرد.

مرحله پنجم: راه حل یابی

این مرحله شامل دو گام زیر است:

ارزشیابی فرد: فرد از این طریق بهترین ایده‌های تولید شده را انتخاب می‌کند.

گزینش: انتخاب راه حل نهایی از میان ایده‌های گزینش شده و پیاده‌سازی آن

 

مرحله ششم: دریافت بازخوردها

این مرحله، پس از پیاده‌سازی ایده‌هایی که در مرحله پنجم گزینش شد، صورت می‌گیرد. با گرفتن بازخورد مناسب ضعف‌ها و کاستی‌های ایده‌ها مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از تجربیات عملی، ایده‌ها متکاملتر و عملیتر می‌شوند. طی این مراحل، در مرحله اول تا سوم فرد با استفاده از نیروی تعقل به جمع‌آوری اطلاعات و بازپروری آن‌ها می‌پردازد. در مرحله چهارم که اوج تعامل قوه تفکر و تخیل است و باید آن را هنگامه بروز جوانه‌های خلاقیت در ذهن آدمی دانست، با استفاده از قدرت تصور و خیال پردازی و با کمک داده‌های پردازش یافته مراحل قبل، ذهن موفق به ابداع ایده‌های درخشان می‌شود. در مرحله پنجم و ششم به کمک قوه داوری و قضاوت که خود از شئون تفکر است و پیشتر در مورد آن توضیح داده شد، بهترین و عملی‌ترین راه‌ها را انتخاب و با گرفتن بازخورد مناسب به کمک تفکر علت و معلولی و قضاوتی، یافته‌های ذهنی را به راه حل‌های عملی و کارامد تبدیل می‌کنیم. برخی دیگر بر اساس نظریه معرفت شناختی برای فرایند خلاقیت مراحل دیگری را بیان داشته‌اند.

 مبحث خلاقیت ادامه دارد.

منابع:

سیستم حل مسئله ابداعی و خلاقیت و نوآوری نظام یافته TRIZ. مجله مدیریت. انجمن مدیریت ایران، شماره ۵۹، فروردین ۱۳۸۱.

هنر خلاقیت در صنعت و فن. اوژان فانژه، حسن نعمتی، انتشارات امیر کبیر.

خلاقیت و نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها» تیمور آقافیشانی انتشارات ترمه.

استرنبرگ، رابرت، راهنمای خلاقیت، تهران: دوران، ۱۳۸۷.

استرنبرگ، رابرت، روانشناسی شناختی. ترجمهٔ کمال خرازی و الهه حجازی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (سمت)، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۲۴۵-۲.

نظام‌الدین فقیه، علم و فناوری ۹۶۴-۶۸۱۰-۰۸-ایکس:شابک

 


فرایند خلاقیت(بخش اول)

مرحله اول: حقیقت یابی

حقیقت یابی شامل گام‌های زیر است:

تعریف مسئله: در این مرحله فرد مسائلی را که باید حل کند شناسایی و انتخاب می‌کند.

آماده‌سازی: جمع‌آوری و گزینش داده‌های مربوط به موضوع که این داده‌ها شامل دانشی که از قبل در ذهن وجود داشته به علاوه دانش‌هایی است که جدیداً برای حل خلاق مسئله جمع‌آوری می‌کنیم.

نکته‌ای که در مورد جمع‌آوری داده‌ها باید مورد توجه قرار گیرد این است که جمع‌آوری اطلاعات در حجم زیاد و با شیوه‌ای نامناسب، باعث عدم رشد خلاقیت می‌شود. جان لیتکس متخصص علوم تربیتی آمریکا گفته‌است: «اطلاعات ممکن است قدرت تصور را خفه کند.» به همین دلیل، روش صحیح جمع‌آوری داده‌ها باید مورد توجه قرار گیرد؛ لذا باید «به حقایق برجسته در زمینه مربوطه پرداخته و بعد شروع به تدبیر فرضیات ممکن کنیم سپس دوباره به مرحله ابتدایی برگشته و تمام حقایق موجود در آن زمینه را مورد بررسی قرار دهیم.» (ریمون کیوی و لوک وان کامپنهود ۱۹۸۸).

 

مرحله دوم: پالایش

داده‌های جمع‌آوری شده نیاز به پالایش و طبقه‌بندی اساسی دارد تا اطلاعات سره از ناسره را از هم جدا کرده و میان اندیشه‌ها و مطالب مناسب و بیهوده تفکیک قائل شویم و آن‌هایی را که به درد نمی‌خورند در سطل زباله‌ای بزرگ بریزیم.

 

مرحله سوم: تجزیه و تحلیل

در این مرحله، فرد در عمق اطلاعات دریافتی به کنکاش و جستجو می‌پردازد و مطابق با مسئله و هدفی که از حل مسئله دارد، از اطلاعات استفاده می‌کند. البته بخشی از این تلاش به صورت ناآگاهانه بوده و ذهن به‌طور ناخودآگاه به پردازش اطلاعات موجود می‌پردازد که به آن «دوره کمون» (والاس ۱۹۲۶) نیز گفته می‌شود.

 

 مبحث خلاقیت ادامه دارد.

منابع:

سیستم حل مسئله ابداعی و خلاقیت و نوآوری نظام یافته TRIZ. مجله مدیریت. انجمن مدیریت ایران، شماره ۵۹، فروردین ۱۳۸۱.

هنر خلاقیت در صنعت و فن. اوژان فانژه، حسن نعمتی، انتشارات امیر کبیر.

خلاقیت و نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها» تیمور آقافیشانی انتشارات ترمه.

استرنبرگ، رابرت، راهنمای خلاقیت، تهران: دوران، ۱۳۸۷.

استرنبرگ، رابرت، روانشناسی شناختی. ترجمهٔ کمال خرازی و الهه حجازی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (سمت)، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۲۴۵-۲.

نظام‌الدین فقیه، علم و فناوری ۹۶۴-۶۸۱۰-۰۸-ایکس:شابک


خلاقیت

آفرینندگی یا آفرینشگری یا خلاقیت، مهم‌ترین و اساسی‌ترین قابلیت و توانایی انسان و بنیادی‌ترین عامل ایجاد ارزش است که در همهٔ ابعاد و جوانب زندگی وی نقش کاملاً حیاتی ایفا می‌کند. خلاقیت و نوآوری از والاترین ویژگی‌های انسان است. همهٔ علوم، تولیدات، فناوری‌ها، صنایع، ابداعات، اختراعات، هنرها، ادبیات، موسیقی، معماری و به‌طور کلی اساس انواع تمدن‌ها از ابتدا تاکنون و کلیه دستاوردهای بشری، جلوه‌های گوناگونِ خلاقیت و نوآوری است. تمدن انسانی و زندگی وی بدون خلاقیت امکان‌پذیر نیست.

خلاقیت مفهومی است که تعریف‌های آن در طول زمان تغییراتی کرده‌است و پژوهشگران مختلف تعاریف متعددی برای آن ارائه نموده‌اند که البته اشتراک معنایی زیادی دارند.

 

به عنوان مثال تورنس، خلاقیت را به عنوان نوعی مسئله‌گشایی مد نظر قرار داده‌است. به نظر وی تفکرِ خلاقِ مختصر عبارتست از فرایند حس کردن مسائل یا کاستی‌های موجود در اطلاعات، فرضیه‌سازی دربارهٔ حل مسائل و رفع کاستی‌ها، ارزیابی و آزمودن فرضیهها، بازنگری و بازآزمایی آن‌ها و سرانجام انتقال نتایج به دیگران.

 

خلاقیت شامل تولید چیزی است که هم اصیل و هم ارزشمند باشد و نشأت گرفته از فرایندهای خودآگاه و ناخودآگاه انسان می‌باشد. از نظر یک دیدگاه علمی محصولات تفکر خلاق گاهی اوقات به تفکر واگرا ارجاع داده می‌شود. همانند دیگر پدیده‌ها در علم یک دیدگاه یا تعریف یگانه از خلاقیت وجود ندارد و به‌طور متنوع به موارد زیر منسوب شده‌است: فرایند شناختی، محیطی اجتماعی، ویژگی فردی، شانس و همچنین مواردی مانند نبوغ، بیماری‌های روانی و شوخ‌طبعی پیوند داده شده‌است.

تعریف دیگر

تعریف مناسب دیگر فرایند فرضیات شکسته است تفکرات خلاق زمانی تولید می‌شود که شخص پیش‌فرض‌ها را کنار گذاشته و یک دیدگاه جدیدی را جستجو کند که دیگران به آن نپرداخته‌اند.

خلاقیت نیاز به حضور همزمان تعدادی از ویژگی‌ها از قبیل هوش، پشتکار، غیرمتعارف بودن و توانایی تفکر به سبکی خاص دارد. خلاقیت، خودکار و بدون زحمت و تلاش است و غالباً همچون تصورات ذهنی خودانگیخته به وجود می‌آید. برای آن مراحلی توسط هلم هولتز و والاس پیشنهاد شده‌است: ۱-آمادگی ۲-دوره نهفتگی ۳-الهام ۴-تحقق.عد از تعریف خلاقیت و درک چیستی آن، می‌بایستی با فرایندی که برای دستیابی به راه حل‌های خلاقانه طی می‌شود، آشنا شویم. فرایند حل خلاقانه مسائل، دارای الگویی شش مرحله‌ای است.

 مبحث خلاقیت ادامه دارد.

منابع:

سیستم حل مسئله ابداعی و خلاقیت و نوآوری نظام یافته TRIZ. مجله مدیریت. انجمن مدیریت ایران، شماره ۵۹، فروردین ۱۳۸۱.

هنر خلاقیت در صنعت و فن. اوژان فانژه، حسن نعمتی، انتشارات امیر کبیر.

خلاقیت و نوآوری در انسان‌ها و سازمان‌ها» تیمور آقافیشانی انتشارات ترمه.

استرنبرگ، رابرت، راهنمای خلاقیت، تهران: دوران، ۱۳۸۷.

استرنبرگ، رابرت، روانشناسی شناختی. ترجمهٔ کمال خرازی و الهه حجازی، تهران: سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهی (سمت)، ۱۳۸۷. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۵۳۰-۲۴۵-۲.

نظام‌الدین فقیه، علم و فناوری ۹۶۴-۶۸۱۰-۰۸-ایکس:شابک

 


کنجکاوی و پرسشگری کودکان

کنجکاوی و پرسشگری کودکان

 

 

گر چه کنجکاوی را می توان از جمله ویژگی هایی دانست که در اغلب کودکان دیده می شود اما این موضوع در سال های اخیر غفلت شده است. این که کنجکاوی کودکان چه تعریفی دارد و این کنجکاوی تا کجا طبیعی است و چه نقشی در رشد و پرورش کودک می تواند داشته باشد جای این سؤالات زیادی را برای ما ایجاد می کند برای پی بردن به کاربردهای بالقوه این نوع کنجکاوی لازم است درک صحیحی از کنجکاوی کودکان داشته باشیم.

 دیدگاه خانواده و معلمان به عنوان افرادی که نقش مهمی در سازماندهی محیط کودکان دارند درباره کنجکاوی تاثیر اساسی در شکل گیری و توسعه این ویژگی در کودکان دارد ،کودکان عموما کنجکاوی های خود را به صورت سؤال از اطرافیان می پرسند و سؤالات کودکان در حقیقت گره های شناختی ،اجتماعی ،عاطفی و اخلاقی آنها می باشد که بی پاسخ گذاشتن آنها  و طرد کردن  کودکان به منظور  رهایی از پاسخ دادن به آنها تاثیرات منفی بر روی رشد کودک خواهد گذاشت .

سوال های کودکان

بعضی والدین اعتقاد دارند که سؤالات کودکان بسیار متفاوت است و بعضی مواقع آنقدر زیادند که همه را خسته و گیج می کند و اصلا ما نمی دانیم چگونه باید به آنها پاسخ دهیم.

سؤالاتی که با چگونه،چه زمانی ، کجا ،چرا و . شروع می شوند. سوالاتی که برای پاسخ دادن به آنها باید اطلاعات کاملی داشته باشیم.

نظر شما در این رابطه چیست و آیا با این مساله روبرو هستید و فکر می کنید که بهترین واکنش ما چگونه باید باشد؟؟

راه حل شما چیست؟


آشنایی با فلسفه برای کودکان و نوجوانان(بخش دوم)

فلسفه برای کودکان

 

در این فرایند که نوعی کاوش جمعی است، کودکان یاد می‌گیرند که به افکار دیگران احترام گذاشته و آنها را خوب سنجیده و مورد نقد و بررسی قرار دهند و سپس بدون تقلید از دیگران، بهترین‌ها را انتخاب کنند.

چنانچه قرآن کریم نیز در سوره زمر می‌فرماید: «بشارت باد به بندگانی که سخنان را می‌شنوند و از بهترین آن‌ها پیروی می‌کنند.» 

بنابراین اگر کودکان را با این روش پرورش دهیم، مطمئناً آینده درخشانی در انتظار آنها خواهد بود و مشکلات جوانان و جامعه تا حد زیادی رفع خواهد شد. چرا که کلید حل مشکلات، در تفکر صحیح و منطقی است. 

 

از آنجا که انجام موفق هر برنامه‌ای نیازمند بهره‌گیری از تمهیدات لازم است، برای اجرای برنامه «فلسفه برای کودک» نیز ابزار مختلفی لازم است که مربی با مهارت خاص خود، از آنها بعنوان زمینه‌ای برای برانگیختن تفکر کودکان استفاده می‌کند و به این ترتیب در شروع و ادامه بحث فلسفی، سعی می‌کند از آنها جهت رسیدن به این هدف استفاده کند و جذابترین و قابل‌دسترسترین ابزار برای این کار داستانهای فلسفی هستند،

چرا که داستان فلسفی به‌راحتی می‌تواند کودک را جذب، و قدرت تخیل را در او بارور سازد. انتخاب داستان مناسب، هیجانات کودکان را برانگیخته و سؤالاتی در ذهن پویای آنان ایجاد می کند که زمینه را برای پرسش و بحث فراهم می‌کند. چنین داستانهایی می‌تواند با ایجاد حس همدلی، مؤثرترین روش برای هدایت کودکان به سمت هدف طرح «فلسفه برای کودکان» باشد. 

 

لازم به ذکر است که نقش مربی در این پژوهش جمعی، بسیار حساس و مهم بوده و بدست آمدن این مهارت با آموزش‌های خاص امکان‌پذیر می‌گردد.

برگرفته از سایت حکمت صدرا و کتب فلسفی


آشنایی با فلسفه برای کودکان و نوجوانان

فلسفه برای کودکان

 

اگر فلسفه را به معنای فلسفیدن، اندیشیدن و تفکر کردن در نظر بگیریم، مفهوم صحیح فلسفه برای کودکان  را در می‌یابیم. با این تعریف، « فلسفه برای کودکان و نوجوانان » به معنای آموزش «آراء فلسفی» و یا «تاریخ فلسفه» به کودکان نیست، بلکه به معنای پرورش قدرت تفکر و بالا بردن توانایی بحث کردن در آنها می باشد.

کودکان ذاتاً موجوداتی متفکر، خلاق و کاوشگر هستند که باید استعدادهای بالقوه آنها بخوبی پرورش داده شوند. برای رسیدن به این هدف، راههای بسیاری پیش روی ما وجود دارد که هرکدام به نحوی ما را در دستیابی به آن یاری می‌کند. یکی از این راهها، ارتقاء سطح تفکر خصوصاً تفکر نقاد ، خلاق و مراقبتی در کودکان است. 

نتایج آموزش فلسفه برای کودکان

بدیهی است که با اجرای برنامة فلسفه برای کودکان و نوجوانان ، غیر از تقویت توانایی‌های یاد شده، نتایج جانبی دیگری نیز بدست خواهد آمد که از مهمترین آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: 

ـ رشد اعتماد به نفس و خودباوری در کودکان؛ 

ـ ایجاد روحیه تعاون و همکاری در ایشان؛ 

ـ ایجاد علاقه‌مندی به ارتباط کلامی و غیرکلامی با گروه همسالان؛ 

ـ ارتقاء سطح درسی؛ 

و . 

دست‌اندرکاران طرح فلسفه برای کودکان عقیده دارند که انتقال مطالب و معلومات و   حفظ آنها در ذهن دانش‌آموزان کافی نیست بلکه آنها باید یاد بگیرند به خوبی گوش دهندو فکر کنند سپس مباحث را پژوهش و تحلیل نمایند و به راحتی استدلال کرده و در قضاوتهایشان به ملاکها و معیارهای درست توجه کنند. همة اینها باعث می‌شود تا کودکان در مسائل مختلف، منصف بوده و از خود تعصب بی‌مورد نشان ندهند.

ادامه دارد.

برگرفته از سایت حکمت صدرا و کتب فلسفی

 


بنیان گذار فلسفه برای کودکان(بخش سوم)

متیو لیپمن

 

 

لیپمن، بر این باور بود که کودکان داغدیده بهتر از هر کس دیگری با سوالات فلسفی درمورد وجود خود و جهان خلقت رابطه برقرار می کنند برای مثال سوالاتی نظیر اینکه: "آیا روح حقیقت دارد؟" ، " پدربزرگم بعد از مرگ به کجا می رود؟"، " چرا زمان گاهی متوقف می شود؟"، " پدرم از من خواست پسر خوبی باشم، خوب بودن یعنی چه؟" و

 

متیو لیپمن در طی تحقیقاتش دریافت که نه تنها کودکان می توانند مسائل فلسفی را درک کنند بلکه می توانند از پس حل معضلات فلسفی نیز برآیند. او تا سال 1983، برنامه درسی خود را در بیش از 3000 مدرسه در نیوجرسی، برگزار کرد و نتایج تحقیقات او دیدگاهش را تائید کرد که کودکان آموزش دیده، دو برابر بیشتر از کودکان در گروه گواه، (آموزش ندیده)، در سایر دروس خود پیشرفت تحصیلی نشان دادند.

موسسه آموزش فلسفه کودکان 

تاسیس موسسه آموزش فلسفه به کودکان و طراحی برنامه درسی، تنها فعالیت های لیپمن نوبدند، او نویسنده ای چیره دست بود که چندین داستان و کتاب برای کودکان به رشته تحریر در آورد.

کتابهای او عمدتا بر روی آموزش غیر مستقیم فلسفه به کودکان متمرکز بود و او با زبان کودکانه و بسیار ساده، الفبای فلسفه و تفکر منطقی را به کودکان می آموزد.

نخستین کتاب او برای کودکان با عنوان " کشف هری استولتمایر" در سال 1969 نوشته شد این نام برگرفته از شخصیت یکی از نمایش های ارسطو بود. برای مثال عبارات فلسفی ساده ای مثل اینکه "تمام خیارها، سبزی هستند" درست است اما وما " تمام سبزی ها ، خیار هستند" درست نیست.

 

متیو لیپمن سرانجام در 26 دسامبر 2011 در وست اورنج نیوجرسی، در سن 87 سالگی درگذشت.

برگرفته از زندگی نامه متیو لیپمن


 

بنیان گذار فلسفه برای کودکان(بخش دوم)

 

متیو لیپمن

 

 

در میانه سالهای جنگ ویتنام، پروفسور لیپمن، متوجه شد که بسیاری از مردم قادر به تشریح دیدگاه های خود به طور منطقی نیستند. وقتی از آنها در مورد نظرشان   سوال می شد نمی توانستند به دور از احساسات، و با استدلال و منطق پاسخ دهند.

 او نگران بود که برای آموزش تفکر منطقی و فلسفی به بزرگسالان، دیر شده باشد از این جهت تمرکز خود را روی آموزش فلسفه به کودکان قرار داد.

نظریات متیو لیپمن در رابطه با آموزش فلسفه به کودکان، با دیدگاه بسیاری از نظریه پردازان آموزشی، از جمله ژان پیاژه در تضاد است از این جهت که پیاژه معتقد بود کودکان قبل از حدود 11 سالگی، قابلیت تفکر انتزاعی را ندارند. بنابراین استدلال منطقی و تفکر انتزاعی نمی تواند در سنین پائین شکل بگیرد.

بسیاری از آموزشگران نیز در مورد وارد کردن زمینه جدیدی به برنامه آموزشی به عنوان فلسفه برای کودکان، مردد بودند. اما لیپمن، در سال 1974 با پشتیبانی کالج ایالتی مونتکلر،  نخستین موسسه خود را برای توسعه آموزش فلسفه برای کودکان تاسیس کرد و برنامه های خود را برای بیش از چهار هزار مدرسه در سراسر ایالات متحده امریکا و 60 کشور دیگر و در قالب 40 زبان مختلف ارائه داد.

رویکرد لیپمن به آموزش فلسفه برای کودکان

رویکرد لیپمن به آموزش فلسفه برای کودکان، درگیر کردن ذهن آنها با سوالات جدی و مهم زندگی پیرامون آنها است. او معتقد بود که کودکان بالذات، دارای قابلیت تفکر منطقی هستند تنها کاری که باید در جهت پرورش قدرت استدلال آنها انجام داد، طرح سوالات و ایجاد جرقه های ذهنی برای به حرکت در آوردن قدرت منطق آنهاست. او به سبک بزرگان فلسفه قرون باستان، همچون افلاطون و ارسطو، کودکان را با سوالات فلسفی و وجودی رو به رو می کند و قدرت استدلال و تفکر منطقی را در آنها به وجود می آورد.

 

ادامه دارد.

برگرفته از زندگی نامه متیو لیپمن


تفکر انتقادی(بخش هفتم)

critical thinking

تفکر انتقادی و عقلانیت

کری س. والترز ( دلیل فکر کردن دوباره، 1994) به مبحث تقاضای عقلانیت فراتر از روش های قدیمی و منطقی در حل مشکلات و تحلیل چیزی که "جامعیت توجیه" نامیده می شود، می پردازد، و همچنین "رفتارهای شناختی مانند تصور، خلاقیت ذهنی، و بینش" را مورد سنجش قرار می دهد. (صفحه 63) این "عملکرد ها" روی اکتشاف، مراحل انتزاعی، نگرش های قانون محوردر راستای حل مشکلات، تمرکز دارند. ذهنی با طرز فکر اصولی و ذهنی با طرز فکر خلاق، برای دستیابی به طرز فکر عقلانی با هم، هم راستا و ترکیب گردند.[۲۰]

 

کاربرد ها

تفکر انتقادی

لیستی از استعدادهای تفکرات انتقادی شامل مشاهده، تفسیر، تحلیل، استنتاج، سنجش، توضیح و فراشناخت می باشد. طبق اظهارات رینولد (2011)، یک فرد یا یک گروه برای بکار گرفتن تفکر انتقادی باید به مواردی ملاحظه کنند که عبارتند از:[۲۱]

 

شواهد طبق حقایق

مهارت برای جدا کردن مشکل از موقعیت.

معیارهای مناسب و مربوط برای قضاوت کردن بدون اشکال.

روش های قابل اجرا یا تکنیک هایی برای شکل گرفتن قضاوت.

ساختارهای نظری قابل اجرا برای درک مشکل و سوال موجود.

تفکر انتقادی به دنبال مشخصه ای است که:

 

اشکالات را تشخیص داده و راهی اجرایی برای آن ارائه دهد

درک اهمیت اولویت بندی و ترتیب حق تقدم در حل مشکل

جمع آوری و ترتیب دهی به اطلاعات (مربوط)

شناسایی فرضیات ومقادیر تعیین نشده

درک و به کار بستن زبان همراه با صحت، وضوح و تشخیص و تمیز

تفسیر داده ها برای ارزیابی کردن شواهد و سنجش استدلال ها

شناخت وجود (یا عدم وجود) روابط منطقی بین اصول یا طرح ها

رسیدن به نتیجه های تضمینی و عمومیت ها.

قرار دادن آزمونیبرای نتیجه گیری و عمومیت دادن به آن که می رسد.

باز سازی کردن الگوی عقاید خود بر اساس تجربیات گسترده تر

تصمیم گیری های دقیق در مورد چیزهای خاص و خصوصیات در زندگی روزمره.

به طور خلاصه: "یک تلاش مداوم برای آزمودن هر گونه اعتقادی و یا شکلی از علم بر اساس مدارک و شواهد است که پشتیبانی کننده و یا تکذیب کننده آن و نتیجه گیری های پیش رو که به آنها تمایل دارند، می باشد."[۲۲]

 

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

منابع:

20. Kerry S. Walters (1994). Re-Thinking Reason: New Perspectives in Critical Thinking. SUNY Press. ISBN 978-0-7914-2095-9.

21. Reynolds, Martin (2011). Critical thinking and systems thinking: towards a critical literacy for systems thinking in practice. In: Horvath, Christopher P. and Forte, James M. eds. Critical Thinking. New York: Nova Science Publishers, pp. 37–68

22. Edward M. Glaser (1941). An Experiment in the Development of Critical Thinking. New York, Bureau of Publications, Teachers College, Columbia University ISBN 978-0-404-55843-7


تفکر انتقادی(بخش ششم)

critical thinking

فراگیری

اندیشهی انتقادی بر پایهی مفاهیم و قانون‌هاست، نه بر پایهی فراروند پله پله یا شل و محکم.[۱۲] ممکن است طرز اندیشیدن شخصی ناواضح، غیر دقیق، نامربوط، غیرمنطقی و سطحی باشد. راه‌های مختلفی هست که ممکن است تفکر شخص مشکل‌دار باشد.

 

به تازگی برخی آزمایش‌هایی که هنوز در مراحل ابتدایی هستند؛ نشان داده که برخی زمان‌ها شخص تصمیمات پیچیده‌ای را پیش از آگاهی از تمام فکت‌ها و داده‌ها می‌گیرد. از آنجاییکه چنین روشی اندیشیدن انتقادی نیست (چون برای اندیشه انتقادی نیاز به بازتاب دقیق هست) پس استفاده از مهارت‌های اندیشه انتقادی، نیاز به تلاش بیشتر (بر خلاف طبیعت انسان - که تصمیم‌گیری بدون دانستن همه داده‌هاست) دارد.

 

تعاریف

تفکر انتقادی

به طور کلی تفکر انتقادی به شکل زیر تعریف می گردد:

 

"روند پویا و ماهرانه در تجسم، بکارگیری، تحلیل، ترکیب و سنجش اطلاعات برای دستیابی به یک پاسخ و یا یک نتیجه گیری را تفکر انتقادی می نامند."[۱۳]

"تفکر منظمی است که واضح ، معقولانه، روشن فکرانه و برپایه مستندات باشد."[۱۳]

"قضاوتی است که دارای اراده و خود تنظیمی که در نتیجه آن تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط می گردد، و همچنین به شرح معیارهای مفهومی و روش های شناختی بر آن اساس می پردازد."[۱۴]

" این تفکر شامل بکار بستن دلیل در چارچوب عقایدمان است."[۱۵]

مهارت و تمایل برای شرکت در یک فعالیت همراه با تردید فکری. (McPeck, 1981)] ۱۶]

فکر کردن درباره افکار دیگری به شکلی که آنها را سازماندهی کرده و شرح داده، و کارایی و بهره وری آن را افزایش داده. همچنین نواقص و تعصبات را شناسایی کرده. تفکر انتقادی، نه تفکر "سخت" است و نه در جهت حل مشکلات است. ( از "بهبود بخشیدن" تفکرات دیگران متمایز است) تفکر انتقادی، تفکری باطنی است با مقصود به حداکثر رساندن عقلانیت شخص متفکر. شخصی از تفکر انتقادی برای حل مشکلات استفاده نمی کند در حالی که شخصی دیگر برای بهبود روند فکری دیگری، از آن بهره می گیرد. [۱۷]

"ارزیابی ای بر اساس تحلیل و ازریابی دقیق."[۱۸]

تفکر انتقادی محققان معاصر این تعاریف قدیمی را بسط داده و کیفیت ها، مضامین، و روند هایی همچون خلاقیت، تصور، اکتشاف، انعکاس، تلقین، علوم مرتبط، فردیت، ابهام و نا اتمام را با آن متضمن نموده اند. برخی از تعاریف تفکر انتقادی از به کار گیری این ها مستثنی هستند.[۱۹]

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

منابع:

13."Critical – Define Critical at Dictionary.com". Dictionary.com. Retrieved 2016-02-24.

14 Facione, Peter A. (2011). "Critical Thinking: What It is and Why It Counts". insightassessment.com. p. 26. Archived from the original (PDF) on 29 July 2013. Retrieved 4 August 2012.

15. Mulnix, J. W. (2010). "Thinking critically about critical thinking". Educational Philosophy and Theory. 44 (5): 471. doi:10.1111/j.1469-5812.2010.00673.x.

 16. "Critical Thinking: A Question of Aptitude and Attitude?" (PDF). Retrieved 22 March.2018

17. Carmichael, Kirby; letter to Olivetti, Laguna Salada Union School District, May 1997.

18. "critical analysis". TheFreeDictionary.com. Retrieved 2016-11-30

19. Walters, Kerry (1994). Re-Thinking Reason. Albany: State University of New York Press


تفکر انتقادی(بخش پنجم)

critical thinking

ارزش‌های پایه(بخش دوم)

تفکر انتقادی

تناقض‌ها

ارزشی دیگر در اندیشهٔ انتقادی همخوانی است. سر و ته یک متن یا سخن باید با هم بخوانند. اگر نویسنده و گوینده دچار تناقض شود، یا این که اینجا از این اصل حرکت کند و آنجا که موردی مشابه در وضعیتی مشابه‌ است از اصلی دیگر، بر پایهٔ این ارزش به او انتقاد می‌کنیم.

 

کشف تناقض همیشه ساده نیست. ما باید متن یا سخن را تجزیه و تحلیل کنیم تا ساختار آن برایمان روشن شود، تا بتوانیم ببنیم آیا دچار تناقض شده‌است یا نه. در بسیاری اوقات با خبری مواجه می‌شویم که خود به خود حاوی تناقض نیست و حرفی کوتاه است که سر و ته آن با هم می‌خوانند. در اینجا آن را باید در متن زندگی و واقعیت قرار دهیم تا بطلان آن را دریابیم.

 

نوع دیگر تناقض بیشتر در هنگام اندیشیدن مستقل و نه فکر بر روی گفتار یا نوشتار دیگران پیش می‌آید. اندیشیدن انسان همواره جهت دار است و احساسات و برداشت‌های پیشین آدمی یا به تعبیر دیگر سوگیری Bias) )در آن اثر می‌گذارد. از این رو باید تا جایی که می‌توان از تمایل خود فریبی که به‌طور طبیعی در انسان وجود دارد را شناخت و در مقابل آن ایستاد. گاهی این ایستادن سبب سوگیری در جهت مخالف می‌شود. در اندیشه انتقادی باید تا جایی که می‌توان سوگیری را کم کرد اما توجه داشت که به اندیشه بدون سوگیری نمی‌توان رسید. یکی از راه‌های کم کردن سوگیری مراجعه به آرای دیگران و بحث کردن پیرامون موضوع با هدف رسیدن به شناخت و نه اثبات عقیده است. این کار باعث می‌شود نقاط کور اندیشه ما که خودمان توانایی دیدن آن را نداریم ببینیم.[۳][۱۰][۱۱]

 

منطق

ارزش دیگری که در اینجا لازم است از آن یاد کنیم استدلال متین و استوار است. اندیشه انتقادی استدلال سست را نمی‌پذیرد. استدلال باید پایه‌های محکمی داشته باشد یعنی از مقدماتی درست حرکت کند و آن‌ها را به صورتی منطقی با یکدیگر ترکیب کرده و به نتیجه برساند. اندیشه انتقادی تفکر منطقی است. منطق شیوه و اصول سنجیدهٔ تعریف و استدلال است.

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

منابع:

3. Critical Thinking: Tools for Taking Charge of Your Professional and Personal lif, BY Richard W. Paul, Linda Elder, 2002

10. SMART THINKING: SKILLS FOR UNDERSTANDING AND WITING, By Matthew Allen,2nd Ed. , 2004

11. Critical Thinking Skills: Developing Effective Analysis and Argument,By Stella Cottrell, 2005


تفکر انتقادی(بخش چهارم)

critical thinking

ارزش‌های پایه(بخش اول)

تفکر انتقادی

تفکر انتقادی (که از آن با عنوان سنجشگرانه اندیشی نیز یاد می‌شود) اندیشیدن سنجشگرانه بر مضمون حرفهایی است که می‌شنویم و می‌خوانیم و بررسی دقیق استدلالهایی است که آن حرف‌ها به کمک آن‌ها خود را استوار جلوه می‌دهند.

انتقاد به معنای سنجیدن است نه ایراد گرفتن؛ غرغر کردن، بهانه گرفتن، عیب‌جویی و بدخویی را نباید به عنوان تفکر انتقادی در نظر گرفت.[۹] دو گونه اندیشه انتقادی قابل تصور است: یکی خود خواهانه یا سفسطه‌ای که فرد سعی می‌کند با استفاده از قدرت تحلیل خود به منافع شخصی برسد و دیگری درست بینی یا بی‌طرفی که در آن فرد سعی می‌کند تمام جوانب امر را به صورت یکسان و بدون ارجحیت دادن به دلایل احساسی و منفعت طلبانه ببیند.[۳]

 

روشن‌اندیشی

تفکر انتقادی در هنگام سنجشگری از ارزش‌های فکری خاصی حرکت می‌کند. متنی را می‌خوانیم که موضوع در آن چنان پیچانده شده که هیچ نمی‌توان از آن سر درآورد، در حالی که اصل قضیه ساده‌است و ما باید آن را با آگاهی و دقتی متعارف درک کنیم. در این‌جا به نویسندهٔ آن انتقاد می‌کنیم که نه روشن‌اندیش، بلکه تاریک‌اندیش است. پس روشنی یک ارزش در تفکر انتقادی است. ما می‌خواهیم به روشنی برسیم. می‌پرسیم و می‌پرسیم، و با این کار گویی نقب زنیم تا از پهنه‌ای تاریک به روشنایی گام بگذاریم. به نویسنده انتقاد می‌کنیم که مفهوم‌ها و گزاره‌هایش دقت ندارند.

دقت نیز یک ارزش مهم در تفکر انتقادی است. مفهوم یا تعریف دقیق مثل یک ابزار دقیق است، چنگ می‌زند و آن بخش از واقعیت را که می‌خواهد بگیرد، می‌گیرد. ابزار نادقیق به هدف نمی‌خورد و بعید نیست که موضوع کار را خراب کند. مته را کج می‌زنیم و پیچ مسیر غلطی را می‌رود. مفهوم نادقیق نیز ذهن را به جایی نامربوط می‌کشاند.

بدیهیات

ارزش دیگر در تفکر انتقادی بداهت است. آنچه بدیهی است وضوحی شهودی دارد، یعنی ما بنابر تجربه مستقیم خودمان یا خردورزی‌مان می‌دانیم که درست است، انگار ما در ذهن یا در واقعیت در کمال آگاهی شاهد آن هستیم.

 

اگر ما از امور بدیهی حرکت کنیم و با شیوهٔ سنجیده‌ای در ترکیب، اطلاعات خود را از آن‌ها درهم‌ آمیزیم، به آگاهی پیچیده‌ای می‌رسیم که چون ریشه در امور بدیهی دارد، احتمال می‌رود که درست باشد. می‌گوییم احتمال می‌رود، چون همیشه ممکن است در ترکیب اطلاعات اشتباه صورت گیرد. وقتی متنی را با دید انتقادی می‌خوانیم، توجه داریم که آیا گزارههای آن با بدیهیات تجربی و عقلی همخوان هستند یا نه.

 

از عبارتهایی چون «واضح و مبرهن است» نیز به همین طریق سوءاستفاده می‌شود. می‌نویسند: «واضح است که» ما باید مکث کنیم و بپرسیم: واقعاً واضح است؟ یا می‌نویسند: «مبرهن است که» یعنی در مورد موضوع برهان عقلی آورده‌اند. باید بپرسیم: واقعاً موضوع مستدل است؟ عبارتهایی مثل «بدیهی است که» و «واضح و مبرهن است که» ما را دعوت می‌کنند که ادعایی را که به دنبال آن‌ها می‌آید، بی هیچ اندیشه‌ای بپذیریم. اندیشه انتقادی به ما می‌آموزد که در اینجا باید درست رفتار معی داشته باشیم، یعنی دقت ورزیم که آیا ادعا به راستی پذیرفتنی است یا نه.

 

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

منابع:

3. Critical Thinking: Tools for Taking Charge of Your Professional and Personal lif, BY Richard W. Paul, Linda Elder, 2002

 9. ارزشهای پایه در اندیشه انتقادی

 


تفکر انتقادی(بخش سوم)

critical thinking

برای داشتن تفکر انتقادی لازم است که مهارت های زیر بنای آن را بشناسیم و آن ها را فرا بگیریم.

مهارت‌های زیربنای تفکر انتقادی چیست؟

در این جا از دیدگاه گلاسر صحبت خواهیم کرد.

ادوارد گلاسر، مجموعه‌ای از مهارت‌های زیربنای تفکر انتقادی را برمی‌شمارد:

تفکر انتقادی

1. بازشناسی مسائل

2. پیدا کردن وسیله‌هایی کاربردی برای مواجهه با آن مسائل

3. جمع‌آوری و دسته‌بندی اطلاعات مرتبط

4. بازشناسی فرض‌ها و ارزش‌های بیان‌نشده

5. فهم و استفادهی دقیق واضح و تفکیک‌شده از زبان

6. تفسیر داده‌ها

7. سنجش شواهد و ارزشیابی گزاره‌ها

8. بازشناسی روابط منطقی موجود بین گزاره‌ها

9. استخراج نتایج تضمینی و تعمیم آن‌ها

10. آزمودن تعمیم‌ها و نتایجی که فرد به آن دست یافته ‌است

11. بازسازی الگوی باورهای فرد بر پایهی تجارب گسترده‌تر

12. ارائهی قضاوت‌های دقیق دربارهی کیفیت‌ها و چیزهای خاص در زندگی روزمره [۸]

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

8. Fisher)، Alec (۲۰۱۱). Critical thinking: An introduction. Cambridge University Press. صص. ۲۵.)


تفکر انتقادی(بخش اول)

 

critical thinking

تفکر انتقادی،[۱] یا تفکر نقادانه[۲] یا سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر سنجشگرانه) یعنی تلاش در درست اندیشیدن برای به دست آوردن آگاهی قابل اعتماد در جهان. این روش شامل فرایندهای ذهنی اعم از تشخیص، تحلیل و ارزیابی داده‌ها است. به بیان دیگر، هنر اندیشیدن پیرامون اندیشیدن خودتان درحالیکه شما می‌خواهید اندیشه‌یتان را بهتر، روشن‌تر، دقیق‌تر، یا قابل دفاع‌تر بنمایید.[۳]

فردی که انتقادی می‌اندیشد قادر است پرسش‌های مناسب بپرسد و اطّلاعات مربوط را جمع‌آوری کند. سپس با خلاقیت آن‌ها را دسته‌بندی کرده و با منطق استدلال کند؛ و در پایان به یک نتیجهٔ قابل اطمینان دربارهٔ مسئله برسد.

کودکان با قدرت اندیشه انتقادی به دنیا نمی‌آیند و این قابلیت را به‌طور طبیعی نیز ماورای اندازه‌ای که برای زنده ماندن نیاز دارند، کسب نمی‌کنند. بسیاری از انسان‌ها هیچ‌گاه آن را یاد نمی‌گیرند. همچنین این روش به‌سادگی توسط والدین و آموزگاران معمولی قابل آموزش به دانش‌آموزان نیست؛ بلکه به مربیان ویژه‌ای برای آموزش مهارت‌های اندیشهٔ انتقادی نیاز دارد.[۴]

 

دورنما

تفکر انتقادی

هنگامی که مشغول اندیشیدن هستیم، معمولاً هدف ما فهمیدن چیزی است. می‌کوشیم تا پرسشی را پاسخ گوییم، مسئله‌ای را حل کنیم، نتیجه‌گیری را اثبات کنیم. می‌خواهیم بدانیم علت جنگ‌های داخلی چه بود، به کدام یک از نامزدها رأی دهیم، یا چگونه به تعطیلات برویم تا به ورشکستگی‌مان نینجامد. در همهٔ این موارد، می‌توان گفت که می‌کوشیم معرفتی کسب کنیم که از پیش نداریم؛ و در اغلب موارد نمی‌توانیم آن معرفت را با مشاهده مستقیم حاصل کنیم. باید قدری استدلال کنیم، دو دو تا چهار تا کنیم، استنباط کنیم، و از اطلاعات موجود نتیجه‌گیری کنیم.[۵]

 

این شیوهٔ رویکرد به موضوعات را با صفت تحلیلی هم توصیف می‌کنند. تفکر انتقادی تفکری تحلیلی است، یعنی موضوع را می‌شکافد، اجزای آن را دانه‌دانه می‌سنجد و در ادامه شیوهٔ ترکیب آن‌ها را وارسی می‌کند. در دوران باستان ارسطو استاد این کار بوده‌است. شگرد تفکر ارسطو را نادیده گرفته‌اند. آنچه از ارسطو در قرون وسطی به مانع تفکر بدل می‌گردد، برخی آموزه‌های او بوده‌است. محتوای کار او مانع شناخت درست صورت و شیوهٔ کار او شده‌است.

در آستانهٔ عصر جدید فیلسوفی به نام رنه دکارت سر برمی‌آورد که به اندیشه تحلیلی جان تازه‌ای می‌دهد. اندیشه انتقادی تحلیلی او بنای فکر قرون وسطایی را ویران می‌کند. این اندیشه چیز پیچیده‌ای نیست. با مبانی آن می‌توان آشنا شد.[۶]

 

مطلب تفکر انتقادی هنوز ادامه دارد.

منابع:

1.اندیشیدن (فرهنگ کوچک تفکر انتقادی)، نایجل واربرتون، ترجمه محمدمهدی خسروانی، تهران: علمی و فرهنگی، ۱۳۸۸.

2. نیل‌براون، ام؛ کیلی، استوارت ام. (۱۳۹۳). ویراستهٔ هومن پناهنده، ویراستار. راهنمای تفکر نقادانه: پرسیدن سؤال‌های به‌جا. ترجمهٔ کورش کامیاب (ویراست سوم). انتشارات مینوی خرد. شابک ۹۷-۶۰۰-۶۲۲۰-۱۶-۱ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).

3.Critical Thinking: Tools for Taking Charge of Your Professional and Personal lif, BY Richard W. Paul, Linda Elder, 2002

4. An Introduction to Critical Thinking

5. «مهارت‌های اندیشیدن». بایگانی‌شده از اصلی در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۸. دریافت‌شده در ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۸.

6. رادیو زمانه | محمدرضا نیکفر | اندیشه انتقادی | گفتار در روش


آشنایی باخصوصیات دانش آموزان خلاق

 

1. دقت و توجه زیاد در گوش دادن ، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری

2. استفاده از قیاس در صحبت کردن

3. ابراز هیجان خود در اثر اکتشاف

4. عادت به سوال پرسیدن و آزمودن نتایج

5. یادگیری از روی ابتکار شخصی خودش

6.عادت به گلچین  کردن و بررسی منابع مختلف (کتاب، تلویزیون، سوال از استاد، رایانه و.)

7. داشتن صداقت

8. میل شدید به اطلاع یافتن از همه چیز

9.طرح سوال های عجیب و غیر معمول بالاتر از سطح علمی و سن خودش

10. نگاه کردن با دقت به اشیا(مشاهده دقیق)

 11. با اشتیاق  صحبت کردن در مورد کشف های دیگران

12. مستقل عمل کردن و  داشتن حس استقلال طلبی بالا

13. داشتن شور و نشاط و مشغولیتهای شدید جسمانی

آشنایی باخصوصیات دانش آموزان خلاق

14. ادامه  دادن به کارش بعد از تمام شدن وقت (نقاشی کردن بعد از زنگ تفریح ، گوش دادن به موسیقی و .)

15.داشتن دقت نظر فوق‌العاده

16.استفاده از تمامی منابع برای دستیابی به  هدفی معین

17. پی بردن به روابط در اموری که به ظاهر از هم بی‌ارتباط هستند

18. پرسش  در مورد رابطه‌ها  و تغییرات میان آنها (مانند اینکه وقتی برف آب می‌شود رنگ سفید آن کجا می‌رود؟)

19.میل به  کسب اطلاعات بیشتر و کشف احتمالات

20. علاقه مندی به چیستان و معماها و پاسخ دادن به آنها و کشف ارتباط بین مجهولات

21. تفکر درمورد چیزی که در تلویزیون رایانه و سایر رسانه‌ها نشان داده می‌شود.

22. استفاده از اکتشاف یا تجربه  دیگران بررسی و مطالعه الگوهای اختراعی دانشمندان

23. مطالعه خاطرات و سخنان دانشمندان و بزرگان

24. معاشرت و هم صحبتی با بزرگان و دبیران و احساس لذت از این صحبتها

25. دست کاری روابط  و معادلات ریاضی برای ایجاد رابطه جدید

26. علاقه‌مندی به فشرده‌سازی, کوتاه سازی و خلاصه‌نویسی مطالب

دانش آموزان خلاق اغلب با آب وتاب حرف می زنند.

جزییات را می‌گویند و رفتارهایشان را به نمایش می‌گذارند.

می‌خواهند مطرح شوند.

دنبال سوژه می‌گردند تا برنامه ریزی بکنند.

 

منبع مجله اینترنتی کلام اول

 

 

 

 

 


دانش آموز خلاق چه ویژگیهایی دارد ؟

1- ایده ها  و نظرات  خود را بدون ترس و دلهره  در کلاس  مطرح می نماید.

2-معمولا  برای حل  مسائل  راه ها  و پاسخ هایی  متفاوتی   نسبت به  سایر  دانش آموزان  ارائه  می کند.

3-به فعالیت  هنری علاقه ی زیادی  دارد  و در این زمینه  دارای  تجربه  و مهارت  می باشد .

4-غالبا  ایده ها  و راه حل های  بیش نر و متفاوت تری نسبت  به  سایر  هم کلاسی های  خود پیشنهاد می کند.

5-معمولا  قادر است  با طنز  پردازی ها و شوخی  های  جالب  دیگران  را بخنداند.

6-تمایل  زیادی  به  تغییر نظرات  معلم و یا  حتی مطالب کتاب دارد.

7-در کلاس  سوال های غیرعادی و گاه عجیب و غریب  می  پرسد.

8- علاقه مند  به نقاشی  و ترسیم  افکار و  ایده های  خود دارد.

9-انتقاد گر است  و هر  نظر  و عقیده ای را  نمی تواندبه راحتی بپذیرد.

10-گاهی  به خاطر  بیان نظرها  و ایده های  عجیب و غریبش  در نظر  دانش آموزان  دیگر  فردی  غیرعادی جلوه می کند.

دانش آموز خلاق چه ویژگیهایی دارد ؟

 

11-از قوه ی تخیل خوبی  برخوردار می باشد.

12- معمولا  در کلاس با آب  و تاب و اشتیاق  صحبت می کند و سعی می کند ایده هایش  را با جزئیات کامل  شرح  دهد.

13-دارای ابتکار  است و غالبا  ایده ها  و پاسخ های  منحصر  به  فرد ارائه می دهد.

14-حساس , باریک  بین و نکته سنج  است .

15-بسیار  فعال و پر انرژی  است  و غالبا  هم زمان چند طرح و ایده  در زمینه های مختلف را  می تواند در سر بپروراند.

16-به تجربه  کردن و انجام آزمایش علاقه ی  فراوانی  دارد.

17-بسیار  تاثیر گذار  است و بر دوستان  خود  نفوذ زیادی است.

18-آمادگی  طرد  شدن  و عدم تایید  از دیگران  را دارد .

19-به مطالعه ی موضوعات  متنوع و گوناگون علاقمند  است و زمان  قابل  توجهی  را به  این امر  اختصاص  می دهد.

20-از اطلاعات  عمومی  زیادی  برخوردارست  و سعی می کند که از آنها  به صورت عملی  و کاربردی استفاده کند.

منبع مجله اینترنتی کلام اول


 -4تغییر رویکرد آموزشی

فلسفه برای  کودکان معلمانی علاقمند می خواهند.

 

از دیدگاه فلسفه برای کودکان ، معلمانی که در این حیطه فعالیت میکنند باید با همکاری یکدیگر برای تبدیل رویکرد آموزشی سنتی و عادی به رویکرد آموزشی انتقادی گام بردارند .

با 4 فعالیت زیر:

*به نقد کشیدن فعالیت های آموزشی همکاران

*خود انتقادی

*تصحیح فعالیت های آموزشی همکاران

*خود تصحیحی

– 5 انصاف و نوع دوستی معلمان

همه توانایی های دانش آموزان قابلیت  رشد دارند.

دانستن اینکه کلاس فلسفه برای کودکان  ممکن است از دانش آموزانی تشکیل شود که از انواع هوش در سطح بالا ، متوسط و ضعیفی برخوردار باشند.

این امر بسیار مهم است، زیرا موجب می شود آنان را با یکدیگر مقایسه نکنید و مطمئن باشید که هر کودک میتواند در زمینه متفاوتی توانایی داشته باشد.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا 07132356613 تماس بگیرید


- 2 نگرش معلمان

فلسفه برای کودکان معلمانی با نگرش مثبت می خواهد.

نگرش مثبت را می توان مترادف عشق و علاقع به کار معلمی بدانیم.

 

خطوط چهره و حرکات بدنی شما نشاندهنده نوع نگرش شما به شغلتان است.

فهم عاطفی یکی دیگر از مشخصه های معلمی است که دارای نگرش مثبت است. شما باید بتوانید پیش از تصمیم گیری خود را به جای دانش آموزان بگذارید و تجربه آموزشی خود را به خاطر آورید.

 -3 خود کار آمدی معلمان

آموزش فلسفه برای کودکان نیازمند معلمانی موفق است.

کارآمدی معلمان نه تنها بر نوع محیطی که برای دانش آموزان می سازد تأثیر می گذارد .

بلکه بر تصمیم گیری آنان مبنی بر انتخاب شیوه تدریس و در نتیجه یادگیری دانش آموزان مؤثر است .

معلمانی که از خود کارآمدی بالایی برخوردارند، آسانتر میتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند ، منضبط ترند و با تأمل بیشتری با مسائل برخورد می کنند.

معلمانی که از احساس کارآمدی بالایی برخوردارند اعتقاد دارند که با تلاش معلم ، دانش آموزان مشکل ساز آموزش پذیر می شوند.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا 07132356613 تماس بگیرید


1 باورهای معلمان

 فلسفه برای کودکان نیازمند معلمانی باور های نوست.

باور ها ساختارهایی پویایند که هنگام روبه رویی با تجربیات و دانش جدید مانند فیلتر عمل می کنند. باورهای معلمان از هداف ، ارزش ها و اعتقاداتی ناشی می شود که درباره محتوا و روند تدریس دارند. 

درک فرد از سیستم آموزشی که در آن کار میکنند و نقشب که در آن دارد نیز در شکل دهی به باورهای او نقش مهمی ایفا می کند.

هنگامی که با روش جدید آموزشی روبرو میشوید ، باید بتوانید باورهای قدیمی خود را تغییر دهید و بپذیرید که آن چه تا کنون انجام داده اید دیگر روش اتکا پذیری نیست. 

در اشاره به باور های سنتی در تدریس می توان به اداره کلاس به صورت معلم -محور ، اشتیاق معلم برای سکوت دانش آموزان ، تکیه بر محفوظات ، استقبال نکردن از پرسشگر، تشویق دانش آموزان قوی ، تکصدایی معلم ، تحمیل ایده ها و تحمل نکردن ایده های دانش آموزان اشاره کرد.

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا 07132356613 تماس بگیرید


تسهیل گر (معلم) و برنامه فلسفه برای کودکان

در مفهوم سنتی معمولا معلم را با منبع و منشأ اطلاعات مترادف می دانند که کارش انتقال این اطلاعات است، نظم و ترتیب سخت گیرانه ای را در کلاس به اجرا می گذارد و از کودکان می خواهد مطالب را حفظ کنند. اما در سال های اخیر ، تغییر اساسی در نقش معلم پدید آمده است . خصوصیات تسهیل گر نقش به سزایی در میزان موفقیت او در کلاس های درس فلسفه برای کودکان دارد. در بسیاری از سیستم های آموزشی ، آنچه نشان دهنده موفقیت معلمی در تدریس است پیامد کار او یعنی میزان موفقیت دانش آموزان است . در حالی که سطح موفقیت معلم بستگی به خصوصیات خود او دارد . باورها ، نگرش ، خود کار آمدی ،انگیزه  و دانش معلم در کلاس ازجمله عواملی اند که می توانند بر یادگیری دانش آموزان تأثیر بگذارد و خود حاصل ابعاد شناختی ، عاطفی  ورفتاری معلم اند . میتوان گفت تفکر معلم چهار چوب تشکیل دهنده فعالیت های آموزشی اوست .

جهت دریافت مشاوره با شماره های 0910921022 یا 07132356613 تماس بگیرید


کارگاه

 

کارگاه فلسفه برای کودکان ویژه والدین در شیراز

 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

✅ #موسسه_کلام_اول؛ اولین مرکز تخصصی رسمی #فلسفه_برای_کودکان در فارس برگزار می کند. ‍‍‍ کارگاه آموزشی فلسفه برای کودکان (p4c) ویژه والدین، مدیران و مربیان #مدرس: #کاوه_رستمی دکترای فلسفه تعلیم و تربیت دبیر انجمن مطالعات پیش از دبستان کشور مدرس دانشگاه علامه طباطبایی مولف کتب فلسفی کودک و نوجوان جهت رزرو ثبت نام یا ارسال سرفصل ها یا محتوای کارگاه عدد 52 را به 09109210222 ارسال فرمایید. علاقمندان می توانند جهت ثبت نام و همچنین بازدید از نمایشگاه تخصصی کتاب کودک به موسسه کلام اول مراجعه فرمایند. خ قصردشت، روبروی کوچه دو، ساختمان شفاف، طبقه اول، واحد اول 09109210222 ☎07132356613 https://www.instagram.com/kalaame_aval از این که ما را در انتشار این متن و پوستر یاری می کنید سپاسگزاریم @kalaame_aval @safavi.59 @p4c_iran @zahra.abolhassani.9 @nishteman2018 @p4c_shirazz @monavarian_p4c @play_therapist @maryamghorbani686 @rasasma622 @marziehrezaei88 @rostamivida @roya.pourdalir @fars_p4c #p4c #فبک #کودک #والدین

A post shared by کلام اول (@kalaame_aval) on

جهت دریافت مشاوره با شماره های0910921022 یا 07132356613 تماس بگیرید

لطفا نظر و سوال  خود را در زیر درج کنید


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Michael نرم افزار پلاک خوان تبلیغات در تلگرام دکوراتور Decorator منبع تحت فشار all game update live انجام پروپوپزال پایان نامه ,wikichejoor